دل تنها
پنج شنبه 90 خرداد 5 :: 3:27 عصر :: نویسنده : رضا
قمار عشق .... تاس می ریزم.... مثل همیشه تاس می خندد به خیال من .... تاس بریز.. جفت شش... مثل همیشه تو بردی ... و من هر روز می بازم در قمار روزگار ... به چه میخندی؟ به لب های دوخته شده ام یا نگاه سرد خاموشم؟؟ باز هم تاس بریز... من حذف می شوم از بازی .... داور بر می خیزد و با لبخندی دستهایت را می فشارد.... تو بردی ... و با نیشخندی می گوید : بازنده محکوم است به تنهایی .... لبهایت می خندند و چشمان من از شکوه لبخند تو مات می شوند و در این اندیشه ام که زیباترین چیز در دنیا لبخند توست موضوع مطلب : |
منوی اصلی آخرین مطالب آرشیو وبلاگ پیوندها آمار وبلاگ بازدید امروز: 70
بازدید دیروز: 13
کل بازدیدها: 336235
|
||